چند نکته درباره خانواده ها
- اکثر خانواده ها دعوا می کنند و در بعضی از خانواده ها دعوا با هل دادن، سیلی زدن، ضرب و شتم و غیره همراه است. اما صرف نظر از این ها خانواده ها می توانند راه حل هایی را یاد بگیرند تا درباره مشکلاتشان گفت و گو و کنند
- بزرگسالانی که در دوران کودکی خشنونت را تجربه کرده اند در مقایسه با بزرگسالانی که خشونت خیلی کمی را تجربه کردند به احتمال بیش تری نسبت به کودکان یا همسران خود خشونت اعمال می کنند
بودا خشم را به این شکل توصیف کرده است: خشم مانند این است که بخواهیم زغال داغی را با دست خالی برداریم تا به کسی پرتاب کنیم. قبل از اینکه به دیگری آسیب برسانیم، خودمان آسیب میبینیم.
برگزاری جلسات خانوادگی و گفتگو در خانواده چه فوایدی دارد؟
جلسات خانوادگی گفت و گوهای ساختارمندی هستند که به خانواده ها کمک می کنند عصبانیت آن ها کاهش پیدا کند . خانواده ها می توانند از این گفت و گو ها برای حل معضلات خاص خانوادگی استفاده کنند . معضلاتی که در گذشته درباره آن ها دعوا می کردند . موضوعات دیگری که می تواند در جلسات خانوادگی مطرح شود شامل موارد زیر است :
- قوانین خانه
- برنامه ریزی برای سفر و تعطیلات
- رقابت های بین خواهر و بردارها
- تغییر در ساختار خانواده
- نحوه مراقبت از بزرگترها یا سالمندان
سه نوع دعوا بین زن و شوهر
دعوا های بین زوجین را می توان به سه دسته تقسیم کرد. :
- نوع اول خشونت ندارد. زوج ها ممکن است سر هم داد بزنند یا داد نزنند. ممکن است یکدیگر را با اسم های خاصی صدا بزنند یا ناسزا بگویند . ممکن است از یکدیگر انتقاد کنند ، دفاعی شوند یا یکدیگر را مسخره و تحقیر کنند. اما در طول دعوا از لحاظ جسمی و احساسی احساس امنیت می کنند
- نوع دوم دعوا را خشونت شایع بین زوجین می گویند. در این نوع دعوا علاوه بر ناسزا، انتقاد و تحقیر ممکن است یکی از طرفین یا هر دو یکدیگر را هل دهند یا اشیاء را به این طرف و آن طرف یا به طرف هم پرت کنند
- نوع سوم دعوا ها نوعی است که یکی از طرفین قصد ترساندن، آزار و آسیب رساندن، تهدید، اذیت و دستکاری طرف مقابل را دارد . در این نوع دعوا یکی از طرفین رابطه قدرت بیش تری دارد و ممکن است از لحاظ فیزیکی یا مالی طرف مقابل را به انزوا ببرد یا از لحاظ جسمی، احساسی و یا ذهنی به طرف مقابل و بچه هایی که در خانه هستند آسیب برساند
با آموزش روش های مدیریت خشم و تعارض که مبتنی بر پژوهش هستند ما می توانیم مقدار دعوا ها و خشونت را کم کنیم و از آن ها پیش گیری کنیم . همچنین ارتباط خوب و ادامه دار بین اعضای خانواده می تواند دعوا و خشونت را کاهش دهد و رضایت افراد خانواده را افزایش دهد . به عبارتی می توان گفت یک علت خشونت در خانواده این است که افراد در زمینه مهارت مدیریت تعارض ، مهارت مدیریت خشم و مهارت های ارتباطی ضعف دارند. یک مطالعه مروری با بررسی ۳۱ مطالعه درباره جلسات خانوادگی مشخص کرد جلسات خانوادگی اثرات مثبت زیادی دارند مانند بهبود استدلال اخلاقی در کودکان و نوجوانان ، رفتار مثبت بیش تر در کودکان و نوجوانان و بهتر در خانواده تصمیم گیری .
در اینجا به توصیه هایی درباره جلسات خانوادگی اشاره می کنیم. اما اگر این روش ها برای رابطه شما یا خانواده شما جواب نمی دهد ، لازم است از یک دوست یا آشنای مورد اعتماد، یا مشاور، درمانگر یا روحانی آگاه کمک بگیرید.
آیا خانواده شما برای جلسات خانوادگی آماده است؟
یکی از بهترین راه های حفظ ارتباط بین اعضای خانواده جلسات خانوادگی است. مهارت ارتباط، استدلال اخلاقی را بهبود می دهد و باعث می شود خشم، قبل از اینکه به خشونت تبدیل شود مدیریت شود . جلسات خانوادگی منظم باعث افزایش نظم و هارمونی در خانواده می شوند و فضا و زمان امنی را فراهم می کنند که افراد خانواده در کنار یکدیگر تصمیم بگیرند ، به چیزهای خوبی که در خانواده شان اتفاق می افتد توجه کنند ، قوانین را مشخص کنند ، کارهای خانه را به شکلی منصفانه تقسیم کنند ، تعارض ها را حل کنند ، و به نقاط قوت افراد مختلف خانواده توجه کنند .
بعضی از خانواده ها برای بهتر کردن وضعیت خودشان و حل مسایلشان آماده هستند . اما بعضی دیگر نیاز دارند که از خانواده درمانی یا زوج درمانی برای کاهش دعواها و خشونت در خانه استفاده کنند. برای اینکه بفهمید آیا خانواده شما برای جلسات خانوادگی آماده است، می توانید سوالات زیر را از خود بپرسید:
- آیا والد یا والدین به این تعهد دارند که به جای خشونت از صحبت کردن و ارتباط برای حل مشکلات استفاده کنند ؟
- در یک خانواده دو والدی، آیا هر دوی والدین احساس می کنند در رابطه زوج قدرت نسبتا برابری دارند ( یعنی هر دو احساس می کنند حرفشان برای گرفتن تصمیم های خانواده شنیده می شود. یعنی اینکه احساس کنید همسرتان به نظر شما هنگام تصمیم گیری اهمیت می دهد. )
- در یک خانواده که ناپدری یا نامادری وجود دارد، آیا همه اعضا خانواده احساس می کنند که می توان درباره مشکلات و تفاوت ها بدون حضور افراد خانواده که در جلسه حضور ندارند صحبت کرد.
- در خانواده هایی که بچه دارند، آیا همه اعضای خانواده احساس می کنند که بدون دادزدن و زد و خورد می توانند درباره مسایل و تفاوت ها صحبت کنند ؟
- آیا همه اعضای خانواده حداقل بعضی اوقات به حرف های افراد دیگر گوش می دهند؟ حتی وقتی دیدگاه های آن ها با خودشان فرق می کند ؟
- آیا همه اعضا خانواد احساس می کنند نظراتشان ارزشمند است و از لحاظ جسمی/هیجانی احساس امنیت می کنند ؟
- آیا والد یا والدین احساس می کنند که سبک فرزند پروری مقتدرانه دارند ؟ یعنی آیا می توانند به فرزندان خود گوش دهند و به آن ها ابزار علاقه کنند و در عین حال عواقب و مرزهای محکمی برای رفتارهای بچه ها تعیین کنند ؟
اگر پاسخ شما به همه سوال های بالا که با خانواده شما مرتبط است بله است، می توانید به خواندن این پست ادامه دهید. اما اگر پاسخ شما به یک یا چند سوال منفی است یا اینکه احساس می کنید خانواده شما به کمک بیش تری نیاز دارد از یک درمانگر یا مشاور مورد اعتماد کمک بگیرید
اگر در حال حاضر نمی توانید جلسه خانوادگی را به صورت رسمی برگزار کنید برای اینکه به این کار نزدیک شوید از خوردن نهار و شام کنار یکدیگر شروع کنید. از زمان غذاخوردن برای مطرح کردن اتفاق های روز استفاده کنید و در مورد موفقیت های هر یک از اعضای خانواده صحبت کنید . می توانید از این زمان برای صحبت کردن درباره تعطیلات یا بیرون رفتن آخر هفته نیز استفاده کنید.
هنگامی که بین دو نفر از اعضای خانواده اختلاف پیش می آید، درباره آن گفت و گو کنید. از مهارت های حل مساله استفاده کنید. یک مشکل به خصوص را انتخاب کنید و درباره راه حل های مختلف آن صحبت کنید . برای هر یک از راه حل ها مزایا و معایب را لیست کنید تا به توافق برسید که بهترین راه حل کدام است. وقتی این روش حل مساله برای شما ملکه شد، سایر اعضای خانواده را نیز به بحث وارد کنید . وقتی کودکان به شما می گویند با استفاده از مهارتهایی که به آن ها یاد دادید توانسته اند مساله شان را حل کنند آن ها را تشویق و تمجید کنید .
اگر یک هفته توانستید جلسه خانوادگی برگزار کنید و هفته بعد دوباره به دعواهای عادی برگشتید ناامید نشوید. شکل گرفتن عادت جلسه های خانوادگی کاری زمان بر است و طول می کشد. چون گاهی اوقات خانواده ها به دعوا کردن عادت می کنند .
برنامه ریزی برای جلسات خانواده
اگر احساس می کنید خانواده شما برای برگزاری جلسات خانوادگی آماده است، برنامه ریزی برای جلسات رسمی را آغاز کنید. زمانی را مشخص کنید که کنار هم باشید و به زندگی خودتان نگاهی بیاندازید. ببینید چه چیزهایی در زندگی خوب پیش می رود و چه چیزهایی خوب پیش نمی رود. سعی کنید با یک نگرش بازبودن و پذیرش شروع کنید تا اینکه نگرش شما برتری بر دیگران و کنترل دیگران باشد. انعطاف پذیر باشید. مکان و مدت زمان جلسه می تواند متغیر باشد. در ابتدای برنامه ریزی برای جلسات، از موضوعاتی استفاده کنید که مفرح باشد و همه اعضای خانواده را درگیر کند. "نظرت چیست یک جلسه خانوادگی درباره تولدت داشته باشیم؟ جمعه بعد از شام زمان خوبی است؟ "
زمان و تاریخی را مشخص کنید که هم اعضای خانواده بتوانند در جلسه حضور داشته باشند . اگر یک فرد سالمند در خانه دارید او هم می تواند در جلسه حضور داشته باشد. همه افراد را دعوت کنید اما هیچ کدام را مجبور نکنید که حضور داشته باشند. اما اگر افراد حضور نداشته باشند نتیجه اش این است که نظر آن ها در تصمیم هایی که گرفته می شود وجود نخواهد داشت
به محض اینکه کودکان بتوانند از کلمات استفاده کنند، می توانند در جلسات شرکت کنند. اگر کودکان خردسال (۲ تا ۶ سال) دارید ، جلسات خانواده را کوتاه برگزار کنید : بین ۱۰ تا ۱۲ دقیقه . اگر بچه های شما بزرگ تر هستند، می توانید درمورد زمان جلسات تصمیم بگیرید.
خیلی از خانواده ها فکر می کنند خوب است جلسات خانوادگی را در یک زمان مشخص و مکان مشخص هر هفته یا هر دو هفته یک بار برگزار کنند. در هر صورت جلسات باید طوری باشد که خانواده با آن احساس راحتی کنند. بعضی از خانواده ها با جلسات ماهانه راحت تر اند.
اگر جلسات را منظم برگزار کنیم می توانیم بین بحث کردن درباره اتفاقات خوب و حل مشکلات خانواده تعادل برقرار کنیم. ایده خوبی است که در هر جلسه فقط یک یا دو مشکل خانواده را مطرح کنیم.
نکاتی برای جلسات خانوادگی موفق
نکته اول: جلسات خانوادگی را در یک ساعت مشخص برگزار کنید
جلسات را سر وقت شروع و سر وقت تمام کنید. برای زمان جلسات احترام زیادی قایل باشید و برای اینکه تعهد ایجاد کنید آن ها را اولویت اول قرار دهید. بعضی اوقات بحث ها طولانی می شود. بنابراین باید یکی از والدین مسئول زمان جلسه باشد. وقتی فقط ۱۰ دقیقه به پایان جلسه مانده است، مسئول زمان اعلام می کند که آیا بحث کنونی تا ۱۰ دقیقه بعد تمام می شود یا خیر؟ آیا اعضا می خواهند زمان جلسه را بیش تر کنند یا اینکه بهتر است این بحث را در جلسه بعدی مطرح کنند.
نکته دوم: مسئولیت های جلسه را چرخشی کنید
اینکه با همه اعضای خانواده به طور مساوی برخورد کنید باعث می شود حل مساله تشویق شود. همه را تشویق کنید که شنونده های خوبی باشند. ابتدا یکی از افراد بزرگسال خانواده باید به عنوان مدیر جلسه انتخاب شود. خوب است این فرد بزرگسال الگوی ارتباط مثبت و باز باشد . همچنین خوب بشنود و مهارت میانجی گری بالایی داشته باشد تا باعث الگوگیری دیگران گردد. مدیر جلسه جلسه را در زمان مشخص شروع و تمام می کند و به خانواده کمک می کند قوانینی در جلسه ایجاد کنند و از آن ها پیروی کنند. به عنوان مثال یک قانون این است که : در هر زمان فقط یک فرد صحبت می کند. سایر افراد باید طوری گوش دهند که بتوانند مطلبی را که گوینده گفته است را تکرار کنند . مدیر اطمینان حاصل می کند که همه نظرات در مورد موضوع شنیده شده باشد. همچنین مدیر بحث را طوری مدیریت می کند که در هر زمان تنها روی یک موضوع متمرکز باشد. در انتهای جلسه، خانواده تصمیم می گیرند که در مرتبه بعد چه کسی مدیر جلسه، منشی جلسه و مسئول زمان باشد.
منشی جلسه خانوادگی چه کار می کند ؟
بعضی خانواده ها برای جلسه شان منشی قرار می دهند. منشی جلسه از تصمیم ها و توافق ها یادداشت برداری می کند . منشی همچنین می تواند رویدادها یا موعدها را روی یک تقویم بنویسد تا سایر اعضای خانوده مشاهده کنند. منشی همچنین می تواند در ابتدای جلسه خلاصه ای از جلسه قبل را مطرح کند.
یادداشت های جلسه های خانواده
می توان یادداشت های جلسات خانواده را در دفترچه ای یادداشت کرد و آن را نگه داشت تا در سال های آینده افراد این یادداشت ها را بخوانند و نگاهی به گذشته خود داشته باشند .
در ابتدای جلسات می توان نقش مدیر و منشی را بین بزرگسالان جلسه چرخشی کرد تا همه با اجرای جلسه احساس راحتی کنند. آن گاه می توان این نقش ها را به بچه ها نیز محول کرد. بچه ها ممکن است هرزگاهی نیاز به کمک داشته باشند و والدین باید تعادلی برقرار کنند که به آن ها کمک کنند اما نقش مدیر جلسه را از آن خود نکنند.
در بعضی از خانواده ها ممکن است چرخش نقش ها ممکن نباشد و یا اینکه بعضی از نقش ها وجود نداشته باشند یا نقش های دیگری ایجاد شوند (مثلا محافظ قانون) یادگرفتن هر چیز جدیدی مقداری زمان می برد و جلسات خانوادگی نیز از این مستثنی نیست. یکی از سبک های جلسه خانوادگی را انتخاب کنید و به تدریج آن را با خانواده خود متناسب کنید.
نکته سوم: همه اعضای خانواده را تشویق به مشارکت کنید.
در یک محیط امن، اعضای خانواده می توانند نظر خودشان را بدون تنبیه یا انتقام مطرح کنند. سعی کنید مقدار زیادی عشق در جلسات خانوادگی ابراز کنید (ممکن است لازم باشد والدین در مورد این موضوع موقعی که بحث های سختی پیش می آید، الگو باشند)
نکته چهارم: در مورد یک موضوع بحث کنید و در هر زمان فقط یک مساله را حل کنید
ممکن است خانواده دوست داشته باشد در آغاز جلسه هر یک از اعضاء بعضی از چیزهایی که او را در خانواده اذیت کرده است و همچنین بعضی چیزهای خوب را در مورد خانواده مطرح کند.
موضوعاتی که در جلسه خانوادگی مطرح یم شود باید چیزهایی باشد که همه اعضا را تحت تاثیر قرار دهد. اگر یک موضوعی فقط والدین یا فقط خواهر و برادر را تحت تاثیر قرار می دهد نباید در جلسه خانوادگی مطرح شود.
مدیر جلسه می تواند بحث را با ای جمله شروع کند که " امروز می خواهیم مساله ... را حل کنیم. پیشنهاد می کنم چند دقیقه ای در مورد این موضوع صحبت کنیم. آیا موافقید؟ " بعد از گذشت چند دقیقه خانواده می توانند دوباره در مورد ادامه دادن بحث در صورت نیاز تصمیم بگیرند. اگر مدیر احساس کرد بحث دارد به حاشیه می رود می تواند بگوید : " می توانیم در مورد این موضوع در زمان دیگری بحث کنیم اما در حال حاضر موضوع بحث ما ... است. " هر موقع مدیر جلسه متوجه شد کسی از اعضا حرف دیگری را قطع می کند می تواند بگوید : " ببخشید، [نام کسی که حرف را قطع کرده بگوید] ما دوست داریم نظر تو را بشنویم چون نظر تو برایمان مهم است. آیا می توانی تا پایان صحبت [نفری که حرفش قطع شده] صبر کنی؟ " اگر یکی از بچه ها مدیریت باشد، این کار ممکن است برای او سخت باشد بنابراین ممکن است لازم باشد یکی از والدین به او کمک کند. بعضی کودکان می توانند دغدغه های خود را به شکل بهتری از طریق نوشتن ، نقاشی کشیدن ، یا نقش بازی کردن مطرح کنند. این مهم است که در جلسات خانوادگی از نقاط قوت هر یک از اعضا برای بحث درباره مشکل و حل آن استفاده شود .
یک کار دیگر برای اینکه بحث روی یک موضوع نگه داشته شود این است که یکی از والدین یا هر دوی آن ها موقعی که بحث دارد به حاشیه می رود خلاصه ای از بحث این جلسه ارایه کنند . والدین باید به رفتار کلامی و غیر کلامی هر نفر از اعضای خانواده توجه کنند و اطمینان یابند که همه اعضای خانواده با بحث راحت باشند. اگر کسی از اعضا احساس ناراحتی کرد، یکی از والدین می تواند یک وقت استراحت برای جلسه قرار دهد و موضوع را از عضوی که راحت نیست جویا شود.
نکته پنجم: از "پیام "من (I-message) استفاده کنید
خیلی اوقات وقتی که ما ناراحت هستیم جمله هایمان را با این شروع می کنیم که "تو خیلی ... هستی" یا "تو همیشه این کار را می کنی و من را عصبانی می کنی" یا چیزهایی شبیه این . وقتی شخص مقابل این طور جمله ها را می شنود فورا به حالت دفاعی می رود. اما بعضی اوقات هدف ما از این جملات صرفا بیان یک احساس یا دغدغه در خودمان است . اگر ما تلاش کنیم جمله هایمان را با "من" بیان کنیم، مثل اینکه "وقتی این کار را می کنی من غمگین می شوم" یا "وقتی ... من ناراحت می شوم" این به اعضای دیگر خانواده کمک می کند احساس ما را درک کنند و بفهمند ما چه می خواهیم و می خواهیم چه چیزی تغییر کند و چون از "پیام من" استفاده کردیم موضوع را به خودشان نمی گیرند و فکر نمی کنند به آن ها حمله شده است.
نکته ششم: از مراحل حل مساله استفاده کنید
برای توضیح بیشتر و کامل تر درباره مراحل حل مساله به این پست مراجعه کنید: مراحل حل مسئله در خانواده
اما به صورت خلاصه مراحل حل مساله در اینجا نیز آورده شده است:
ابتدا باید مشکل خاصی که میخواهید درباره آن صحبت کنید را شناسایی کنید. قبل از مطرح کردن موضوع با همسرتان، به عواقب آن فکر کنید و ببینید آیا ارزش دارد که این مشکل را در میان بگذارید. سپس زمان و مکان مناسبی برای بحث انتخاب کنید تا بتوانید به خوبی با هم صحبت کنید.
قبل از شروع گفتگو، احساسات و افکار خود را بررسی کنید و سعی کنید سه اقدام مثبت که قبلاً برای حل مشکل انجام دادهاید را به یاد بیاورید. در حین صحبت، از جملاتی استفاده کنید که با "من" شروع میشوند تا احساسات خود را بیان کنید و به جای کلیگویی، مثالهای دقیق از مشکلات را مطرح کنید.
همچنین مهم است که خواستهها و انتظارات خود را مشخص کنید. سپس با هدف رسیدن به یک راه حل مشترک مذاکره کنید و گزینههای مختلف را بررسی کنید. پس از رسیدن به توافق، برنامهای برای اجرای آن تهیه کنید و بعد از مدتی دوباره جلسهای برگزار کنید تا پیشرفتها و مشکلات جدید را بررسی نمایید.
این مراحل به شما کمک میکند تا ارتباط بهتری با همسرتان برقرار کرده و مشکلات را به شیوهای مؤثر حل کنید.
نکته هفتم: تصمیمگیری با اجماع
اجماع یعنی توافق، یعنی اینکه همه اعضای خانواده درباره مسائل مهم با هم بحث کنند و این کار را آن قدر ادامه دهند که به تصمیمی برسند که هیچکس اعتراض جدی نسبت به آن نداشته باشد، در تصمیمگیری خودسرانه، یک نفر تصمیم میگیرد. در تصمیمگیری دموکراتیک، اکثریت تصمیم میگیرد. اما هیچ کدام از این دو روش وقتی که همه خانواده در کنار هم زندگی، کار و بازی میکنند خوب عمل نمیکند. . در یک خانواده همه باید از تصمیم راضی باشند. اعضای خانواده که احساس کنند صدای آن ها شنیده نمی شود، ممکن است به تصمیمات آسیب بزنند و آن ها را خراب کنند .
تصمیمگیری با اجماع نیازها و خواستههای مهم همه را در نظر میگیرد. این روش ارتباط مؤثر، حل مسئله و مدیریت خشم و تعارض را امکانپذیر میکند. گزینههای تصمیمگیری باید به گونهای باشند که همه اعضای خانواده از نظر عاطفی، مالی، جسمی و ذهنی با آنها راحت باشند.
نکته هشتم: وقتی به توافق رسیدید، مطمئن شوید که واقعاً توافق کردهاید.
بگویید: "من این طور می فهمم که ما همه میتوانیم توافق کنیم که ...". آیا کسی اعتراض جدی دارد؟ اگر کسی مشکلی دارد، بیشتر صحبت کنید و مذاکره کنید.
نکته نهم: اگر اوضاع خیلی داغ شد، هر کسی میتواند درخواست استراحت کند
یک استراحت ۱۵ دقیقهای یا هر زمانی که نیاز دارید بگیرید و بعد دوباره ملاقات کنید.
نکته دهم: با چیزی سرگرمکننده و مثبت پایان دهید.
از یک سنت خانوادگی لذت ببرید، یک کاسه پاپکورن و یک برنامه تلویزیونی خوب تماشا کنید یا بازیای انجام دهید که همه از آن لذت ببرند.