: برای اینکه یک تصمیم گرفته شود، مراحل زیادی طی می‌شوند. این مراحل در رویکردی به نام پرواکت (PrOACT) معرفی شده‌اند که در این مطلب به بررسی آن خواهیم پرداخت.

تصمیم گیری سیستماتیک

مشکلاتی که ما با آنها دست و پنجه نرم می‌کنیم، از زوایای مختلف قابل ارزیابی هستند. چارچوب تصمیم گیری سازمان‌یافته PrOACT که از پیوند کلماتِ؛ مشکل (Problem)، اهداف (Objecitves)، گزینه‌های مختلف (Alternatives)، نتایج (Consequences)، و ارزیابی نهفته در تصمیم (Trade-offs) یا بده‌بدستان ذهنی در زمان تصمیم‌گیری تشکیل شده است. روش پرواکت روشی برای تعریف مختصر از یک مسئله و راه حل ‌های ممکن برای حل آن است. شما به وسیله این روش می‌توانید عواقب هر انتخاب (تصمیمی) را که می‌گیرید به وضوح ببینید. در این مطلب قصد داریم تا مراحل تصمیم گیری سیستماتیک را معرفی کنیم.

مراحل تصمیم گیری با رویکرد PrOACT

این چارچوب به شما کمک خواهد کرد تا مسئله یا مشکل پیش آمده را بهتر مورد بررسی قرار دهید و تعیین کنید که چه افرادی باید در فرآیند توسعه گزینه‌ها مشارکت داشته باشند. همچنین با توجه به انتخاب شما برای راه حل پیشنهادی می‌توانید تمامِ عواقب و نتایج حاصله را پیش‌بینی کنید. رویکرد PrOACT دارای 5 مرحله است که تمامیِ آنها را در ادامه شرح خواهیم داد.

گام اول، تعریف مسئله

اولین گام از مراحل تصمیم گیری هدفمند این است که مشخص کنیم مشکل یا مسئله دقیقا چیست و چه افرادی در تهیه راه حل باید با ما مشارکت داشته باشند. گام اول مشخصا زمینه تصمیم گیری را برآورده می‌کند.

در گام نخست سوالاتی اینچنینی از خود بپرسید؛ مشکل چیست؟ مسئله چقدر بحرانی است؟ برای حل این مشکل چه نوع تصمیم گیری نیاز است؟ مفروضات و محدودیت‌های اصلی کدامند؟ و چه افرادی باید در این راه با همسو شوند؟

مشخص کردن دقیق مساله از این جهت مهم است که بعضی اوقات تلاش بسیاری می کنیم تا تصمیم خوبی برای یک مساله بگیریم اما بعد متوجه می شویم که در واقع مساله ما چیزی دیگری بوده است. مثلا اگر تصمیم ما در مورد این هست که آیا برای زندگی در یک شهر جدید بهتر است آپارتمان اجاره کنیم یا رهن کنیم، ممکن است وقتی دقیق بررسی کنیم ببینیم که در مورد اصل رفتن به آن شهر شک داریم. پس مساله ما این می شود که آیا به آن شهر دیگر برویم یا خیر. در مثالی دیگر فرض کنیم می خواهیم بین دو موقعیت شغلی انتخاب کنیم و سوال اولیه ما این هست که کدام شغل در انتها درآمد بیش تری دارد ممکن است با بررسی دقیق تر متوجه بشویم که در حقیقت پرستیژ شغل از درآمد آن برای ما مهم تر است و مساله درست ما این است که کدام شغل پرستیژ بیش تری دارد. گفته می شود یک تصمیم خوب برای یک مساله درست بهتر از یک تصمیم عالی برای یک مساله غلط است.

گام دوم، مشخص کردن اهداف

گام بعدی از سلسله مراحل تصمیم گیری هوشمندانه تعیین اهداف و معیارها است. تعیین اهداف به شما کمک خواهد کرد تا 1) اطلاعات را منسجم و طبقه بندی کنید و 2) میزان ریسک‌پذیری هر گزینه (راه حل) را تعیین و قابل مقایسه کنید. "اهداف" آنچه را که واقعا در این تصمیم گیری مهم‌اند را تعریف می‌کنند. اهداف پایه و اساس جستجوی شما برای گزینه‌های خلاقانه هستند. "معیارها" میزان مطابقت هر گزینه را با اهداف شما توصیف می‌کنند.

گام سوم، در نظر گرفتن گزینه‌های خیالی

تصمیمات خوب بدون داشتن گزینه‌های خوب امکان پذیر نیستند. گزینه‌ها (راه حل‌های خیالی) را طبق آنچه که واقعا مهم است توسعه دهید، درست مانند زمانی که اهداف و معیارهای خودتان را برای تصمیم‌گیری مشخص کردید. گزینه‌های شما - که سومین مرحله از مراحل تصمیم گیری است – باید منعکس کننده رویکردهای متفاوتی برای مسئله باشند و راه حل‌های واقع‌گرایانه را در اختیارتان بگذارند.

گام چهارم، مشخص کردن عواقب و پیامدها

همیشه به یاد داشته باشید که هر انتخاب یا گزینه‌ای عواقب خاص خود را ایجاد می‎کند. درست کردن یک جدول از گزینه‌های احتمالی و مشخص کردن عواقب هر یک از آنها می‌تواند برای شما در مراحل تصمیم گیری موفق کمک قابل توجهی کند. با ایجاد چنین جدولی به وضوح می‌توانید تمامِ گزینه‌ها را – از نظر پیامدهایشان - با یکدیگر مقایسه کنید.

پس با استفاده از جدول که تمام گزینه‌ها با عواقب احتمالی‌شان قابل مشاهده هستند، می‌توانید بهترین گزینه را انتخاب کنید و پس از جلب رضایت دیگران (افرادی که در تصمیم گیری دخالت داشته‌اند) پروژه را آغاز کنید.

گام پنجم، مشخص کردن بده‌بستان

بده‌بستان یک واقعیت اجتناب ناپذیر است. به دنیای اطراف خود خوب نگاه کنید، تقریبا داشتن همه چیز با هم یک خیال توخالی بیش نیست. برای مثال اگر تمام وقت خود را صرف خانواده بکنید، هیچگاه به پول و ثروت دست نخواهید یافت و یا بالعکس اگر تمام وقت خود را صرف کسب و کار کنید، خانواده را از دست می‌دهید. آخرین مرحله از مراحل تصمیم گیری مشخص کردن میزان بده‌بستان یا (Trade-off) است، یعنی شما با انتخاب یک تصمیم چه چیزهایی را از دست می‌دهید و در عوض چه چیزهایی را بدست می‌آورید.

بنابراین شما باید قادر به مشخص کردن چیزهایی که بدست می‌آورید و چیزهایی که از دست می‌دهید، "با هر تصمیمی که می‌گیرید"، باشید. تصمیم‌گیرنده باید آماده تصمیم گیری و ادامه کار باشد.

اگر کماکان نمی‌توانید تصمیم درستی بگیرید، بهتر است به مراحل اولیه تصمیم گیری بازگردید و در مورد اهداف، معیارها و گزینه‌ها تجدید نظر کنید.

پرسش‌های کلیدی برای تصمیم‌گیرنده‌های کلیدی

تصمیم گیری سازمان‌یافته و اصولی به تصمیم گیرنده کمک خواهد کرد تا کاملاً با آگاهی و شناخت کامل تصمیماتی را اتخاذ کند، همه آنها:

  • با اهداف، ارزش‌ها و اولویت‌های کوتاه مدت ما همسو هستند،

  • با اهداف مالی، محیط زیستی و اجتماعی ما همخوانی دارند،

  • پیامدهای کوتاه و بلند مدت ما را در نظر می‌گیرند،

  • میزان ریسک‌پذیری و تردیدها را مشخص می‌کنند،

  • میزان داد و ستد یا بده‌بستان‌ها را مشخص می‌کنند،

  • و کاملا مختصل و قابل دسترس می‌باشند.

با توجه به اهمیت اجرای دقیق مراحل تصمیم گیری در ادامه با یک سری سوالات مواجه خواهید شد. آنها مانند یک چک‌لیستِ ذهنی به شما کمک خواهند کرد تا مطمئن شوید که آیا تمامی مراحل تصمیم گیری را به درستی انجام داده‌اید یا خیر.

  1. آیا زمینه تصمیم گیری کاملا مشخص شده است؟

آیا مسئله به طور کامل سبک سنگین شده است تا بتواند تمامیِ فرضیات را به چالش بکشد و مشکل را ریشه‌یابی کند؟ آیا افراد مناسبی برای چنین امری به کار گرفته شده‌اند؟

  1. آیا اهداف و معیارها با توجه به آن چیزی که واقعا اهمیت دارد در نظر گرفته شده‌اند؟

  2. آیا گزینه‌های مختلف آمیزه‌های مختلفی از نتایج دلخواه را ارائه می‌دهند؟ آیا گزینه‌ها به طوری در نظر گرفته شده‌اند که در آینده به مشکل برنخوریم؟

  3. آیا در مراحل تصمیم گیری از جدول پیامدها استفاده شده است؟

  4. آیا میزان بده‌بستان و بالا و پایین‌هایش به وضوح بیان شده‌اند تا بتوانم آگاهانه از میان گزینه‌ها بهترین را انتخاب کنم؟

جمع‌بندی

با یک تصمیم می‌توان آینده را به نفع یا به ضرر خودمان تمام کنیم و از این رو در دنیای جدید به امر تصمیم گیری بسیار بها داده شده است. PrOACT یک روش صورت کاملا هدفمند و ساختاری برای تصمیم گیری است که در این مطلب به آن پرداخته شد.

این رویکرد که توسط جان هموند و همکارانش پیشنهاد شده است، به مراحل تصمیم گیری از تعریف مسئله، مشخص کردن اهداف و تا میزان سود و ضرر (بده‌بستان) اهمیت ویژه‌ای می‌دهد.