می دانید که سال های دانشجویی می توانند پیچیده و پرفشار باشند. ممکن است در اعماق وجودتان مطمئن نباشید که چه کسی هستید، چه کسی می خواهید باشید، یا اینکه آیا تصمیم هایی که هر روز می گیرید بهترین تصمیم ها هستند یا نه.
بعضی وقت ها تغییرات و فشارهای زیادی که با آن مواجه می شوید طاقت شما را طاق می کنند. بنابراین خیلی تعجب آور نیست که هر از گاهی شما یا یکی از دوستانتان احساس کنید "پایین" یا ناامید هستید.
اما در مورد آن زمان هایی که فعالیت و چشم انداز یکی از دوستانتان برای هفته ها "پایین" می ماند و به تدریج بر رابطه شما اثر می گذارد چه فکر می کنید؟ اگر دوستی را می شناسید که چنین شرایطی دارد، ممکن است از افسردگی رنج ببرد. شما به عنوان یک دوست می توانید کمک کنید.
بیش تر در مورد افسردگی بدانید
سوال: افسردگی چیست؟
جواب: افسردگی چیزی بیش تر از غم ها و بی حوصلگی ها است؛ افسردگی چیزی بیش تر از بالا و پایین های معمول روزانه است. وقتی خلق "پایین" به همراه علائم دیگر، برای بیش تر از چند هفته ادامه پیدا می کند، این شرایط ممکن است افسردگی بالینی باشد. افسردگی بالینی یک مشکل جدی سلامت است که بر کل ذهن و بدن فرد اثر می گذارد و علاوه بر احساس می تواند رفتار، سلامت جسمانی، ظاهر، عملکرد تحصیلی، و توانایی فرد را برای بر آمدن از پس تصمیم گیری ها و فشارهای روزانه تغییر دهد.
سوال: چه چیزی باعث افسردگی بالینی می شود؟
جواب: ما همه علت های افسردگی را نمی دانیم، اما به نظر می رسد عوامل زیستی و هیجانی وجود داشته باشند که احتمال این را که یک فرد به اختلال افسردگی مبتلا شود افزایش دهند. تحقیقات در دهه گذشته این را شدیدا مطرح می کند که ژنتیک با اختلالات افسردگی مرتبط است، افسردگی می تواند بیماری فامیلی باشد. تجربیات بد زندگی و الگوهای شخصیتی خاص مانند مشکل در کنارآمدن با استرس، عزت نفس پایین، یا بدبینی بیش از اندازه نسبت به آینده می تواند احتمال افسرده شدن را افزایش دهد.
سوال: افسردگی چه قدر شایع است؟
جواب: افسردگی بالینی خیلی بیش تر از چیزی که اکثر مردم فکر می کنند شایع است. هر ساله 10 میلیون امریکایی به افسردگی مبتلا می شوند. از هر چهار زن یک نفر و از هر هشت مرد یک نفر در طول عمر حداقل از یک دوره افسردگی رنج می برد. افسردگی افراد را در همه سنین تحت تأثیر قرار می دهد اما در نوجوانان و دانشجویان کم تر از سالمندان شایع است. حدود 3 تا 5 درصد از جمعیت نوجوان هر سال افسردگی بالینی را تجربه می کند. یعنی از هر 100 دوست، 4 نفر آن ها می توانند به افسردگی بالینی مبتلا باشند.
سوال: افسردگی چه قدر جدی است؟
جواب: افسردگی می تواند خیلی جدی باشد. افسردگی با عملکرد تحصیلی ضعیف، غیبت زیاد در سر کلاس ها، سوء مصرف الکل و مواد، فرار کردن، و احساس بی ارزشی و ناامیدی ارتباط دارد. در 25 سال گذشته، نرخ خودکشی بین نوجوانان و بزرگسالان جوان به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. خودکشی اغلب با افسردگی مرتبط است.
سوال: آیا همه اختلال های افسرده وار شبیه هم هستند؟
جواب: انواع و شکل های مختلفی از افسردگی وجود دارد. بعضی از افراد فقط یک دوره افسردگی در طول زندگی شان تجربه می کنند، اما برای بسیاری افسردگی بارها تکرار می شود. بعضی دوره های افسردگی به صورت ناگهانی و بدون هیچ دلیل مشخصی شروع می شود، در حالی که برخی دیگر با یک موقعیت زندگی یا استرس همراه است. بعضی اوقات افرادی که مبتلا به افسردگی هستند نمی توانند حتی ساده ترین فعالیت های روزانه را انجام دهند؛ بعضی دیگر کارهایشان را انجام می دهند، اما واضح است که مثل حالت معمولشان رفتار یا فکر نمی کنند. بعضی افراد از افسردگی دو قطبی رنج می برند که در آن خلقشان بین دو حالت افراطی به صورت چرخشی تغییر می کند – از عمق ناامیدی به فعالیت دیوانه وار یا ایده های بزرگ منشانه نسبت به قابلیت های خود پر می کشند.
سوال: آیا می توان آن را درمان کرد؟
جواب: بله، افسردگی قابل درمان است. بین 80 تا 90 درصد افراد مبتلا به افسردگی-حتی شدید ترین انواعش- می توانند مورد کمک قرار گیرند. علائم می توانند به سرعت با درمان های روانشناختی، داروها، یا ترکیبی از هر دو بهبود پیدا کنند. مهم ترین قدم در جهت درمان افسردگی-و بعضی وقت ها سخت ترین قدم-کمک خواستن است.
سوال: چرا افراد در حالی که به کمک نیاز دارند، کمک نمی گیرند؟
جواب: خیلی اوقات افراد نمی دانند که به افسردگی مبتلا هستند، بنابراین تقاضای کمک نمی کنند یا کمک نمی گیرند. دانشجویان و سالمندان در یک مشکل مشترک هستند-خیلی اوقات نمی توانند علائم افسردگی را در خودشان یا در دوستان و آشنایانشان تشخیص دهند.
این توانایی را پیدا کنید که واقعیت ها را از افسانه ها در مورد افسردگی تشخیص دهید
افسانه هایی که در مورد افسردگی وجود دارند خیلی اوقات افراد را از استفاده از درمان های موثری که در حال حاضر برای افسردگی وجود دارد باز می دارند. لازم است دوستان افراد مبتلا به افسردگی واقعیت ها را در مورد افسردگی بدانند. برخی از شایع ترین افسانه ها در مورد افسردگی در زیر می آیند:
افسانه: دانشجویان از افسردگی "واقعی" رنج نمی برند.
واقعیت: افسردگی می تواند افراد را در هر سن، نژاد، قومیت، یا وضعیت اقتصادی تحت تأثیر قرار دهد.
افسانه: جوان هایی که ادعا می کنند افسرده اند، انسان های ضعیفی هستند و فقط باید خودشان را جمع کنند. هیچ کس نمی تواند به آن ها کمک کند.
واقعیت: افسردگی ضعف نیست، بلکه یک اختلال جدی در سلامت است. افرادی که به افسردگی مبتلا هستند چه جوان باشند چه سالخورده نیازمند درمان حرفه ای هستند. یک درمانگر یا مشاور آموزش دیده می تواند به آن ها کمک کند شیوه های مثبت تر فکر کردن نسبت به خودشان را یاد بگیرند، در رفتارشان تغییر ایجاد کنند، با مشکلاتشان کنار بیایند و از پس روابطشان برآیند. یک پزشک می تواند برای بهبود علائم افسردگی دارو تجویز کند. برای خیلی از افراد، ترکیب درمان روانشناختی و دارودرمانی مفید است.
افسانه: صحبت کردن در مورد افسردگی فقط آن را بدتر می کند.
واقعیت: اگر دوستی در مورد احساساتش صحبت کند این ممکن است به او کمک کند بفهمد به کمک حرفه ای نیاز دارد. نشان دادن رابطه ای دوستانه، دغدغه انسانی و حمایت بدون سرزنش می تواند به دوست شما کمک کند با والدینش و یا یک فرد دیگر مورد اعتماد مانند استاد یا مربی در مورد دریافت درمان صحبت کند. اگر دوست شما از کمک گرفتن خجالت می کشد، شما می توانید برای او با یک مشاور صحبت کنید – این کاری است که یک دوست واقعی انجام می دهد.
افسانه: افرادی که در مورد خودکشی صحبت می کنند، اقدام به خودکشی نمی کنند.
واقعیت: خیلی از افرادی که اقدام به خودکشی می کنند قبل از آن هشدارهایی به دوستان و خانواده شان داده اند. جملاتی مانند این موارد می توانند جملاتی علامت دهنده و هشدار دهنده باشند: "ای کاش مرده بودم،" "دیگر نمی توانم تحمل کنم، می خواهم خلاص شوم،" یا "پدر و مادر من بدون من زندگی بهتری دارند." بعضی از افراد حتی به یک دوست خود قبل از اقدام واقعی به خودکشی می گویند که نقشه ای برای کشتن خودشان دارند. اگر دوستی چنین صحبتی با شما کرد، آن را جدی بگیرید! فورا یکی از افراد رسمی دانشگاه [یا فرد مورد اعتماد دیگری اگر دانشجو نیستید] را از چیزی که دوستتان گفته است آگاه کنید.
افسانه: گفتن این موضوع به دیگران که دوست من مبتلا به افسردگی است خیانت به اعتمادی است که به من کرده است. اگر کسی کمک خواسته باشد خودش کمک می گیرد.
واقعیت: افسردگی با از بین بردن انرژی و عزت نفس در توانایی یا امید فرد برای گرفتن کمک تداخل ایجاد می کند. خیلی از افراد ممکن است اهمیت افسردگی و افکار مرگ و خودکشی را درک نکنند. این یک عمل دوستانه است که نگرانی هایتان را با یک فرد مورد اعتماد به اشتراک بگذارید.
علائم افسردگی را بشناسید
اولین قدم برای از بین بردن افسردگی این است که شناخته شود، اما برای خیلی از افرادی که مبتلا به افسردگی هستند سخت است علائم خودشان را تشخیص دهند. دقت کنید که آیا علائم زیر را در یک دوست به صورت پایدار در مدت بیش تر از دو هفته دیده اید:
آیا آن فرد احساسات زیر را ابراز می کند ...
- احساس غمگینی یا تهی بودن؟
- احساس درماندگی یا بی ارزشی؟
ناامیدی، بدبینی، احساس گناه؟
آیا به نظر می رسد فرد ...
- نمی تواند تصمیم بگیرد؟
- با دانشگاه و خانواده مشکلاتی دارد؟
نمی تواند تمرکز کند یا به خاطر آورد؟
علاقه اش را به فعالیت های معمول از دست داده است و از آن ها لذت نمی برد؟
آیا از موارد زیر می نالد ...
- از دست دادن انرژی و نیرو-به طوری که فرد مانند فیلم "حرکت آهسته" به نظر می رسد؟
- دردهای مزمن و درد در مفاصل و ماهیچه ها؟
مشکل در به خواب رفتن، ادامه دادن خواب، یا بیدار شدن؟
مشکلات اشتها؛ آیا وزن از دست می دهد یا اضافه وزن پیدا می کند؟
سردرد، معده درد، یا کمردرد؟
آیا رفتارهایش به صورت ناگهانی تغییر کرده است به طوری که ...
- بی قرار است یا تحریک پذیر است؟
- شما فکر می کنید ممکن است الکل فراوان مصرف کند یا از مواد استفاده کند؟
کلاس ها را کم تر شرکت می کند و از شرکت در فعالیت ها> پا پس کشیده است؟
آیا در مورد موارد زیر حرف زده است ...
- مرگ؟
- خودکشی؟ -- آیا تا به حال خودکشی کرده است؟
یک نفر را پیدا کنید که بتواند کمک کند
اگر تعدادی از موارد بالا در مورد دوست شما صدق می کند، ممکن است او به کمک نیاز داشته باشد. فرض نکنید که کس دیگری این مشکل را حل خواهد کرد. افکار منفی، رفتار نامناسب، و تغییرات بدنی باید هر چه سریع تر به حالت عادی خود برگردند. نه تنها درمان شدت افسردگی را کم می کند، بلکه ممکن است مدت زمان دوره افسردگی را کم کند و از دوره های افسردگی آینده جلوگیری کند. دوستتان را تشویق کنید برای درمان به یک مشاور مراجعه کند.