مراحل اولیه
درحالی که ماههای اولیه یک رابطه می تواند هیجان انگیز باشد و نیاز به تلاش جدی نداشته باشد، برای این که روابط در بلندمدت با موفقیت همراه باشند، نیازاست هردو نفر رابطه، به طور مداوم برای بهبود رابطه تلاش کنند و از بعضی خواسته های خود بگذرند (compromise). ساختن الگوهای سالم در اوایل رابطه می تواند یک مبنای محکم برای درازمدت پایه ریزی کند. وقتی شما یک رابطه را تازه شروع می کنید مهم است که :
- بسازید. فضایی ازقدردانی و احترام بسازید. بر روی همه کارهایی که طرف مقابلتان از روی توجه و مراقبت انجام می دهد و همه ظرافت هایی که هنگام صحبت کردن با شما به خرج می دهد تمرکز کنید و آن ها را ببینید. زوج های خوشبخت حتی به فرصت های کوچک برای گفتن "متشکرم" به همسرشان توجه می کنند، به جای اینکه روی اشتباهاتی که همسرشان انجام می دهد تمرکز کنند.
- کاوش کنید. علایق یکدیگر را کشف کنید تا آنجا که لیست بلندی از چیزهایی که هردوی شما از آن لذت می برید، داشته باشید. برای زیاد کردن تعداد علائق مشترک، چیزهای جدید را امتحان کنید.
- پایه ریزی کنید. الگویی را پایه ریزی کیند که اگر اشتباه کردید یا به احساس طرف مقابلتان (همسر یا دوست) لطمه زدید، از او عذرخواهی کنید. گفتن "من معذرت می خواهم" در آن لحظه ناراحتی ممکن است سخت باشد، اما به شفا دادن زخم ایجاد شده در رابطه خیلی کمک می کند. طرف مقابل شما (همسر یا دوست) بیشتر به شما اعتماد می کند اگر ببیند مسئولیت حرف ها و رفتارهایتان را می پذیرید.
وقتی که چند ماه می گذرد : چیزهای مهمی که باید همزمان با رشد رابطه تان به آن ها توجه کنید.
- رابطه تغییر می کند. تغییرات در زندگی خارج از رابطه شما بر خواسته و نیاز شما از رابطه تاثیر می گذارد. چون از تغییر گریزی نیست است، خوش آمد گویی به تغییر به عنوان یک فرصت برای بالابردن کیفیت رابطه مفیدتر از آن است که تلاش کنید جلوی تغییر را بگیرید.
- به طور دوره ای همدیگر را از حال و هوای یکدیگر آگاه کنید. زمان هایی را با هم برای بررسی تغییر انتظارات و اهداف اختصاص بدهید. اگر یک زوج برای مدت طولانی از صحبت کردن درباره موضوعاتی که حل کردن آن ها سخت است، طفره روند احتمالا رابطه آن ها بدون این که متوجه شوند به مشکل می خورد [[مترجم: در متن اصلی عبارت "drift into rocky water" که اشاره دارد به قایق یا کشتی که بدون توجه دقیق ناخدا به آب های سنگی راه پیدا می کند و آن موقع احتمالا برای نجات قایق دیر است، ما معادلی برای این اصطلاح پیدا نکردیم]]
وقتی تعارض پیش می آید چه باید کرد؟
عدم توافقات در رابطه نه تنها طبیعی (نرمال) است، که اگر به طور سازنده حل شود، درواقع رابطه را قوی می کند. بوجود آمدن ناراحتی، تنش، یا عصبانیت... بین شما و طرف رابطه (همسر یا دوست) در زمان هایی اجتناب ناپذیر است. علت این مشکلات ممکن است به خاطر درخواست های غیرمنطقی یا غیرواقعی، انتظارات نامشخص، رفتارها یا مشکلات حل نشده در یکی از طرفین یا مشکلات موجود در رابطه باشد. حل تعارضات نیازمند صداقت است. حل مشکلات به این نیاز دارد که مایل باشید، حتی اگر نظر طرف مقابل را به طور کامل نمی فهمید، به آن توجه کنید و بالاخره حل مسائل نیازمند این است که دو طرف زیاد با هم حرف بزنند و ارتباط برقرار کنند.
ارتباط سالم مهم است، به خصوص وقتی تصمیم گیری های مهمی راجع به رابطه جنسی، شغل، ازدواج و خانواده وجود دارد. در زیر راهنمایی هایی برای ارتباط موفق و حل تعارض آمده است.
- الگوهای خانوادگی یکدیگر را بفهمید. این که تعارضات در خانواده طرف رابطه تان چطور مدیریت شده اند (یا مدیریت نشده اند) را بفهمید و درباره اینکه با تعارض در خانواده خودتان چگونه برخورد می شده (از چه تعارض هایی اجتناب می شده و برای حل چه تعارض هایی اقدام می شده) صحبت کنید. کشف این که زوجین در خانواده هایشان خشم را به شیوه های متفاوتی ابراز می کردند یا روش های حل تعارض متفاوت داشتند، غیرعادی نیست. اگر خانواده شما در ارتباط برقرار کردن یا حل تعارض سازنده خوب نبودند، به خودتان اجازه بدهید تا برخی شیوه های جدید مدیریت تعارض را امتحان کنید.
- زمان حل اختلاف مهم است. برخلاف باورهای قدیمی، بهترین زمان حل تعارض ممکن است همان لحظه اختلاف نباشد. برخی اوقات پیش می آید که یکی یا هردو طرف رابطه نیاز به کمی زمان برای آرام شدن داشته باشد. این وقفه زمانی می تواند کمک کند در میانه آتش دعوا، چیزی نگویید یا کاری نکنید که آسیب زننده باشد و می تواند کمک کند طرفین تغییراتی که لازم است را بشناسند. به خاطر داشته باشید – اگر شما از طرف مقابل تان عصبانی هستید اما خودتان هنوز نمی دانید چه چیزی از او می خواهید، احتمالا برای طرف شما این که آن را بفهمد، غیرممکن است.
- فضایی از حمایت عاطفی پایه ریزی کنید. اگر می خواهید حمایت عاطفی دریافت کنید لازم است تفاوت های همسرتان را بپذیرید و بر این اصرار نکنید که نیازهایتان را فقط به شیوه خاصی که شما می خواهید، رفع کند. بفهمید چگونه او عشقش را به شما نشان می دهد و معیارهای خشک و مطلق نگذارید که نیاز باشد همیشه همسرتان متفاوت رفتار کند تا اینکه شما راضی شوید.
- برای عدم توافق، توافق کنید و به جلو حرکت کنید. بیشتر زوج ها با بعضی موضوعات مواجه می شوند که هرگز به طور کامل در آن ها توافق نمی کنند. به جای ادامه دادن یک چرخه تکراری از جنگ ها، قبول کنید اختلاف داشته باشید و با مذاکره کوتاه بیایید یا یک روش پیدا کنید که مشکل مورد نظر را دور بزنید.
- تفاوت بین چیزهایی را که از طرف مقابل می خواهید و چیزهایی را که از او نیاز دارید، بشناسید. مثلا شما ممکن است برای امنیت به این که همسرتان هنگام تاریک شدن هوا به موقع دنبالتان بیاید، نیاز داشته باشید. اما اینکه او در طور روز چند بار تماس بگیرد ممکن است چیزی باشد که شما فقط "می خواهید".
- پیام هایتان را واضح کنید. یک پیام واضح همراه با احترام و البته با بیان مستقیم خواسته ها و نیازهای فرد است. قبل از اینکه با طرف مقابل تان صحبت کنید، برای شناخت خواسته واقعی تان زمان بگذارید. سعی کنید به مرور زمان این توانایی را در خود افزایش دهید که درخواستتان را واضح و عینی بیان کنید. برای مثال، شما می توانید بگویید، "من دوست دارم بیشتر دست من را بگیری" به جای گفتن "من آرزوم بود عاطفی تر باشی".
- در هر بار، درباره یک موضوع بحث کنید. می تواند وسوسه کننده باشد که لیستی از دغدغه ها یا شکایت هایتان را بگویید اما احتمالا این کار بیشتر بحث را طولانی می کند. به بهترین شکل سعی کنید در هر دفعه بر حل کردن یک مشکل متمرکز شوید.
- واقعا گوش کنید. یک شنونده خوب بودن نیازمند این موارد است: الف) حرف طرف مقابل را قطع نکنید، ب) به جای فکر کردن به پاسخ خودتان، روی آن چه طرف مقابل شما می گوید تمرکز کنید. ج) مطمئن شوید آن چه شما فهمیدید همان چیزی است که طرف مقابل گفته است. شما می توانید برای مطمئن شدن از درک درست حرف طرفتان، حرف تان را با این جمله شروع کنید:"من فکر می کنم تو داری می گی.."یا "من این طور فهمیدم که گفتی..." این گام ساده می تواند از تعبیر و تفسیر غلط که ممکن است به یک دعوا تبدیل شود جلوگیری کند.
- خشم خودتان رو کنترل کنید. پژوهش ها یافته اند که زوج هایی که خودشان را "تغییر می دهند و تصحیح می کنند" و همه حرف های خشنی که در ذهنشان هست را نمی گویند معمولا شادترین زوج ها هستند.
- موقعیت برد- برد را انتخاب کنید. وضعیت برد-برد به این معنی است که هدف شما برنده شدن ارتباط، تا این که هدف هر یک از طرفین این باشد که در دعوا خودش برنده شود. از خودتان بپرسید: "آیا این چیزی که می خواهم بگویم، یا این کاری که می خواهم بکنم احتمال حل این مشکل را بیش تر می کند یا کم تر می کند؟"
انتظارات سالم و مشکل دار در رابطه
هر یک از ما با خواسته هایی وارد روابط رمانتیک می شویم. مبنای این خواسته ها بر روابط خانوادگی، آن چه در فیلم ها دیده ایم و تجربه های ارتباطی گذشته خودمان است. داشتن انتظارات غیرواقعی می تواند باعث از بین رفتن رضایت در یک رابطه و در نهایت شکست آن شود. ادامه متن به شما کمک خواهد کرد که فرق بین انتظارات سالم و مشکل دار در ارتباط را تشخیص دهید:
- تغییرات را بپذیرید. چیزهایی که شما از یک رابطه در ماه های اول آشنایی می خواهید ممکن است کاملا از آن چه شما بعد از مدتی که از ازدواج گذشت، می خواهید کاملا متفاوت باشد. پیش بینی کنید که هم شما و هم طرف مقابل تان در طول زمان تغییر می کنید. احساس عشق و علاقه شدید نیز در طول زمان تغییر می کند. پذیرش و ارزش دادن به این تغییرات، سالم است. عشق واقعا شیمی مغز را در ماههای اول تغییر می دهد.هم به دلایل فیزیولوژیک و هم به دلایل هیجانی، یک رابطه شکل یافته نوع پیچیده تر و خیلی اوقات غنی تری از علاقه را نسبت به یک رابطه جدید در خود دارد.
- تفاوت ها را بپذیرید. یک انتظار سخت اما سالم این است که بپذیرید بعضی چیزها در همسر ما وجود دارد که به مرور زمان تغییر نمی کند و مهم نیست چقدر ما دوست داشته باشیم این تغییر اتفاق بیفتد. متاسفانه بیشتر اوقات این انتظار وجود دارد که همسر ما همان طور که ما می خواهیم تغییر خواهد کرد. یا یک انتظار غیرواقع بینانه دیگر این که همسر ما هیچ وقت از چیزی که الان هست تغییر نخواهد کرد.
- نیازها و خواسته ها را بیان کنید. این که فرض کنید طرف مقابل نیازها و خواسته های شما را می داند راحت است، اما بیشتر اوقات این موضوع درست نیست و خود این فرض می تواند سرچشمه استرس زیادی در روابط باشد. یک دیدگاه سالم تر ابراز مستقیم نیازها و آرزوهای مان به طرف مقابل است.
- به حقوق همسرتان احترام بگذارید. در ارتباط های سالم احترام به حقوق هردوطرف وجود دارد و هر دو حق دارند احساس ها، دوستان، فعالیت ها و عقاید شخصی خودشان را داشته باشند. این یک انتظار و خواسته غیرواقع بینانه است که علائق، اهداف و اولویت های طرف رابطه شما دقیقا مثل شما باشد.
- خودتان را آماده کنید که " منصفانه بجنگید" . زوج هایی که تعارض را یک تهدید برای رابطه می بینند و آن را چیزی می دانند که به هر قیمتی باید از آن دوری کرد، خیلی اوقات متوجه می شوند که تهدید واقعی تعارض های روی هم جمع شده و حل نشده است. زوج های سالم با هم دعوا می کنند اما "منصفانه دعوا می کنند". مسئولیت سهم خودشان را در مشکل می پذیرند، وقتی اشتباه کردند اقرار می کنند، به دنبال توافق (compromise) هستند. اطلاعات بیشتر درباره جنگ منصفانه را می توانید اینجا پیدا کنید: دعوای منصفانه .
- از رابطه نگهداری کنید. بیشتر ما می دانیم نگه داشتن یک ماشین در حال حرکت در جهت دلخواه نه تنها نیازمند سوخت گیری منظم است بلکه نیازمند نگهداری مداوم و تصحیح فعالانه موقعیت فرمان ماشین برای هماهنگ شدن با تغییرات در جاده است. موقعیتی مشابه این مثال می تواند برای تداوم یک رابطه استفاده شود. ما ممکن است برای شروع یک ارتباط خیلی تلاش کنیم، اما این که انتظار داشته باشیم بدون تلاش یا مراقبت فعالانه ماشین رابطه ما حرکت کند منجر به رکود یا حتی تصادف می شود. اگرچه هدیه ها و سفرهای کوتاه مهم هستند، بیشتر اوقات چیزهای کوچک و غیرمادی که زوجین به طور معمول برای یکدیگر انجام دهند، رضایت در رابطه را نگه می دارد.
فشارهای بیرونی بر رابطه
- تفاوت در تجربه های گذشته. حتی زوج هایی که فرهنگ، مذهب و موقعیت اقتصادی آن ها خیلی شبیه به هم است، می توانند از صحبت کردن درباره انتظاراتشان از رفتارهای همسرخوب سود ببرند. ممکن است چیزی که برای شما واضح یا عادی است برای طرف مقابل شما غیرعادی و غیرمنتظره باشد و یا برعکس. اگر زمینه های گذشته شما با هم متفاوت است، به این موضوع توجه کنید که ممکن است زمان و انرژی بیشتری را برای ساختن رابطه تان نیاز داشته باشید. برای یادگرفتن درباره فرهنگ یا مذهب همسرتان وقت بگذارید، و در عین حال دقت کنید که چه بخش هایی از آن اطلاعاتی که گرفتید با همسر شما تناسب دارد.
- زمان باهم بودن و زمان جدا بودن. این که چقدر از زمان را دو نفر با هم و چقدر را جدا از هم بگذرانند، یک دغدغه رایج در رابطه است. اگر زمانی را که همسرتان جدا از شما می گذراند را به عنوان، "او به اندازه ای که من حواسم به او هست حواسش به من نیست" تفسیر کنید، این نتیجه گیری زودهنگام احتمالا شما را با مشکل مواجه می کند. با همسرتان چک کنید زمان تنهایی چه معنایی برای او دارد و احساس های تان را درباره آن چه از بخش با هم بودن رابطه نیاز دارید، به اشتراک بگذارید. تقاضا کردن تمام و کمال آن چه می خواهید، بدون توجه به نیازهای همسرتان معمولا به دورکردن همسرتان می انجامد، بنابراین تلاش کنید که بر روی حدی متعادل توافق کنید.
- خانواده همسرتان. در طول دوران تحصیل، برای خیلی از دانشجویان خانواده یک منبع حمایت هیجانی مهم، و شاید حمایت مالی، باقی می ماند. برای بعضی افراد سروکارداشتن با خانواده همسرشان سخت و ناکام کننده است. اینکه قدمی به عقب بردارید و درباره تعاملات خوب والدینی فکر کنید، می تواند کمک کننده باشد. خانواده ها ممکن است درباره روابط شما یا همسرتان از روی حسن نیت نصیحت کنند. این مهم است که شما دو نفر در مورد این صحبت کنید و به توافق برسید که چگونه می خواهید به ارزش های متفاوت خانوادگی پاسخ بدهید و در مواردی که امر و نهی های خیلی شدیدی از خانواده دریافت کردید، یکدیگر را حمایت کنید.
- دوستان. بعضی افراد هستند که انگار اعتقاد دارند "من باید همۀ دوستانم را کنار بذارم مگر این که همسرم هم به اندازه من آن ها را دوست داشته باشد." قطع رابطه با دوستان برای شما یا رابطه تان سالم نیست بجز مواردی که دوستانتان روی شما فشار بیاورند که در فعالیت هایی شرکت کنید که به شما یا رابطه تان آسیب می زند. در عین حال، توجه کنید که همسر شما ممکن است به اندازه شما از رابطه با دوستانتان لذت نبرد. با همسرتان صحبت کنید که می خواهید با کدام دوستانتان وقت بگذرانید. شما می توانید بپرسید: "از دیدن کدام یک از دوستانم احساس خوبی داری و در مورد کدام دوستم می خواهی که وقتی با تو نیستم با او قرار بذارم؟"
هشت قدم اساسی برای باقی ماندن یک رابطه خوب
- حواستان به آن چه شما و همسرتان برای خودتان می خواهید باشد و به اینکه خواسته شما از ارتباط چیست.
- بگذارید هر کدامتان بداند نیازهای دیگری چیست.
- این را بدانید که همسر شما نمی تواند همه نیازهای شما را برآورده کند. بعضی از این نیازها در بیرون از رابطه باید برطرف شوند.
- مشتاق باشید که برای خواسته هایتان با یکدیگر مذاکره کنید و به توافق برسید.
- این را نخواهید که همسرتان برای براورده کردن همه انتظارات شما تغییر کند. برای پذیرش تفاوت های بین شریک ایده ال و شخص واقعی مقابلتان تلاش کنید.
- تلاش کنید تا چیزها را از دیدگاه طرف مقابل ببینید. این به معنی آن نیست که شما باید همیشه موافق طرف مقابلتان باشید، اما هردوی شما می توانید تفاوت ها، دیدگاه ها، و نیازهای جداگانه یکدیگر را درک کنید و به آن ها احترام بگذارید.
- جایی که تفاوت های جدی در انتظارات، نیازها یا نظرات شما وجود دارد، سعی کنید با صداقت و احترام مذاکره کنید. قبل از اینکه موقعیت بحرانی شود به دنبال کمک حرفه ای یک مشاور باشید.
- تمام سعی خود را بکنید که طوری با همسرتان برخورد کنید که نشانگر این باشد که "من دوستت دارم و به تو اعتماد دارم و می خواهم مشکل را حل کنم"
مشکلات رابطه و مشاوره
اگر در رابطه خود احساس ناراحتی می کنید، ممکن است بخواهید از مشاوره فردی یا گروهی استفاده کنید. مراکز مشاوره (در دانشگاه یا خارج از آن) می توانند به شما کمک کنند که الگوهای مشکل دار رابطه کنونی تان را بشناسید و روش های موثرتر ارتباط را یاد بگیرید.