شناخت خود تلاشی آگاهانه است
درک خود و شناخت محدودیت های خود امری است که باعث خواهد شد، بتوانید در زندگی بهتر عمل کنید. در واقع میتوان گفت که شناخت خود تلاشی آگاهانه است، و با درک بهتر خود میتوانید حتی نسبت به شناخت اهداف زندگی نیز اقدام کنید. این مطلب کمک میکند تا به شناختی جامعتر از خود برسید و از این طریق مسیر زندگی و اهداف آینده خود را بهتر تنظیم کنید.
چگونه خود را بهتر بشناسیم
برای به دست آوردن درک بهتری از خود، نیاز خواهید داشت تا خودتان را مانند کتابی باز ببینید، و در خلق و خوی خود کاوش کنید. شما باید به شناخت شخصیت خود بپردازید، و درک درستی از رویاهایتان داشته باشید. برای این کار باید از خودتان سوالهایی بپرسید. بپرسید که شناخت رویاهای من چه تاثیری در زندگی آینده من خواهد داشت. البته در تمامی این مراحل باید با خود صادق باشید، زیرا شما قرار است خودتان را بررسی کنید، و قصد ندارید کسی را فریب دهید.
ما برای شناخت خود باید اول به شناختهای دیگری برسیم، شناخت زندگی که برای من ایده ال است، شناخت اینکه تحمل چه چیزهایی را ندارم، و در نهایت شناخت ویژگیهای ذاتی خود را در نظر خواهیم گرفت. در ادامه با چند نکته اصلی برای شناخت بهتر خود آشنا خواهید شد.
جنبههای ظاهری نمودی از درون ما هستند
ما معمولا نسبت به تاثیری که بر دیگران میگذاریم نابینا هستیم، زیرا حالتهای چهره خود، حرکات بدن، و نوع رفتار خود با دیگران را نمیبینیم. به عنوان مثال ممکن است فردی در هنگام استرس مدام پلک بزند، اما پلک زدن برای خود او امری طبیعی به نظر میرسد. با اینکه دیگران فورا خواهند فهمید چیزی در این فرد وجود دارد که او را آشفته کرده است، اما خود ما دیدی بر ظاهر خود نداریم.
تحقیقات زیادی نشانگر این هستند که عزیزترین و نزدیکترین افراد اطرافمان، درک بهتری از ما نسبت به خودمان دارند. معمولا هر کسی دو ویژگی کلی را برای شناخت انسانهای اطراف خود در نظر میگیرد:
-
ویژگیهای ظاهری
-
خصوصیات رفتاری
برای درک بهتر از خود، سعی کنید با کسانی که دوستتان دارند مشورت کنید، و یا هنگام معاشرت با دیگران، خودتان را زیر ذرهبین قرار دهید.
از خودتان فاصله بگیرید تا شناخت بهتری از خود به دست آورید
یکی از راههایی که انسانها از گذشته تا کنون، عادت داشتهاند به وسیله آن کاوشی در خود داشته باشند، نوشتن در دفترچه خاطرات و مرور اتفاقهای روزمره است. البته این کار کمی قدیمی است، و فاصله گرفت از خود بهتر خواهد بود. بر اساس گفتههای اریکا کارلسون، پژوهشگری در دانشگاه تورنتو، فاصله گرفتن از خود، بسیار آسانتر خواهد بود، و به ذهن خود اجازه میدهید آزادانه رشد کند، و به بلندپروازی بپردازد.
ثبت دفترچه خاطرات ذهن شما را محدود به اتفاقات و ویژگیهای کلی خواهد کرد. با رهایی از تفکر و نگارش خاطرات، ذهن شما در ناخودآگاه خود به تغییر اتفاقات میپردازد، و ممکن است به بینشهای بیشتری دست پیدا کنی.
در تصوری که از خود دارید، تجدید نظر کنید
بسیاری از ما عادت داریم نسبت به خود تصور بیشتری داشته باشیم، و خودمان را بهتر از آنچه که هستیم تصور میکنیم. آیا با اثر دونینگ-کروگر آشنا هستید؟ این اثر به بیان این موضوع میپردازد که هرچه افراد بیکفایتتر باشند، نسبت به بیکفایتی خود اطلاع کمتری خواهند داشت. دو پژوهشگر به نامهای دونینگ و کروگر در طی آزمونی طولانی، به این موضوع پی بردند که تنها 25 درصد از افراد شرکت کننده در آزمون، عملکرد خود را کم و بیش واقع بینانه میبینند، و درصد کمی از آنها خود را دست کم میگرفتند.
به گفته آدریان فورنهام، ما عادت داریم از نقص خود چشم پوشی کنیم و هر کسی که بر نقص ما اشاره کند، مورد غضب قرار بگیرد. درحالیکه باید شناخت نقص را به عنوان یک نقطه قوت ببینیم. برای شناخت خود سعی کنید تصوراتی که از خود دارید را واقع بینانه کنید و به دنبال ایدهآل گرایی نباشید، یعنی نقصها و خوبیها را توأمان در نظر بگیرید.
افرادی که خود را دست کم میگیرند، بیشتر شکست میخورند
با اینکه بیشتر افراد اطراف ما، تصور اغراق آمیزی از خود دارند، اما افرادی که در نقطه مقابل هستند نیز کم نخواهند بود. این دسته از افراد تلاشهای خود را کوچک میشمارند، و موفقیتهای زندگی خود را قبول ندارند. این نوع دیدگاه به دلیل تحقیر در دوران کودکی است، و اغلب به خاطر خشونت و آزار به وجود آمده است. تصور بی ارزش از خود نیز همانند بزرگنمایی مضر است.
باید سعی کنید موفقیتهای خود را، هرچند که کوچک باشند، بزرگ جلوه دهید. بر اساس تحقیقات ویلیام سوان از دانشگاه تگزاس نشان میدهد، این دسته از افراد حتی به دنبال تعریف و تمجید نیستند، و با اینکار احساس ناامنی خواهند کرد. در مقابل هنگامی که از فردی میشنوند که شما بیکفایت هستید، احساس بهتری خواهند داشت. در شناخت خود باید تمامی زوایا را ببینید، و مانند هر کاری، از افراط و تفریط پرهیز کنید، تا به درک بهتری از خود برسید.
روشهایی مناسب برای شناخت بهتر خود
برای شناخت خود نیازمند این هستید که در درون خود به کندوکاو بپردازید. در این بخش از مطلب با 6 روش کلی برای به دست آوردن درک بهتری از خود آشنا خواهید شد.
- ساکت بمانید
- درک کنید که چه کسی هستید، نه آنکه چه کسی میخواهید باشید
- به اینکه در چه چیزی خوب عمل میکنید (یا نمیکنید) پی ببرید
- به اینکه چه چیزی شما را به وجد خواهد آورد پی ببرید
- درباره خود از دیگران سوال کنید، و از جواب، هرچه که بود استقبال کنید
- روابط خود را بازبینی کنید
با خودتان خلوت کنید، و برای شناخت خود تلاش کنید. در خلوت خود به ویژگیهای ذاتی خود و نقاط قوتی که دارید فکر کنید.
اهداف خود را بشناسید، و سعی کنید چیزی که در حال حاضر هستید را با وجود تمام کمیها و کاستیها قبول کنید، و برای رفع نقاط ضعف خود اقدام کنید.
با محدودیتهای خود آشنا شوید، و کارهایی که به خوبی انجام میدهید را به عنوان نقطه قوت خود قبول کنید.
رویاهایتان را باور کنید، و برای دست یافتن به آنها برنامه ریزی کنید.
همانطور که گفته شد، دیگران ما را بهتر از خودمان میشناسند، پس برای درک درست از خود، بهتر است از دیگران سوال کنید
جنبههای بزرگی از شناخت خود را میتوان در روابط خود یافت. تا زمانی که خود را نشناسید، دیگران را نمیتوانید به طور واقعی بشناسید، و این موضوع متقابل است. بسیاری از ما با افرادی که شبیه خودمان هستند در ارتباط هستیم، و دوستانمان، آینهنمای رفتارهای ما هستند.
سخن پایانی
در پایان باید گفت که با شناخت بهتر خود، به شناختی مناسب از محیط اطراف نیز دست خواهید یافت، و میتوانید عملکرد بهتری داشته باشید. در شناخت خود سعی کنید هر آنچه که هستید را قبول داشته باشید ولی به طور همزمان روی نقطه ضعفهای خود هم کار کنید تا به مرور زمان فرد بهتری تبدیل شوید. بسیاری از افراد با وجود اینکه در تلاش برای شناختن خود هستند، سعی میکنند تغییری در زندگی خود ایجاد نکنند که کاری اشتباه است و شما را سالها در نقطه سکون نگاه خواهد داشت.