تاثیر خودگویی مثبت یا منفی: چرا به خودگویی مثبت نیاز داریم؟

  1. در مورد افکار، شما کنترل و ذهن زیادی دارید!! مغز وبدن شما به افکارتان گوش می‌دهد و به آنها پاسخ می‌دهد!! گفتگوی ذهنی شما می‌تواند: مثبت باشد یا منفی باشد
  2. روان‌شناسی ورزشی یک مثال عالی از قدرت کنترل ذهن است. به یک ورزشکار آموزش داده می‌شود که مثبت باقی بماند، آرام بماند، متمرکز باشد، مطمئن باشد، خود را به عنوان یک برنده تصور کند و تصور کند که توپ گل می شود و تیر به هدف می خورد. بسیاری از ورزشکاران با این تفکر مثبت و تجسم کردن موفقیت آن را به دست می‌آورند.
  3. یک راه دیگر برای تفکر مثبت ، تجسم ذهنی است که برای آرامش و کاهش استرس استفاده می‌شود. می‌توانید یک صحنه، مکان یا رویدادی را که در گذشته برایتان آرامش‌بخش، زیبا و شاد بوده است، تصور کنید. . این کار به عنوان یک پناهگاه از مکان‌های استرس‌زا و فشار عمل می‌کند؛ در نتیجه، بدن شما با کاهش فشار خون و کاهش ضربان قلب به آرامش و راحتی می رسد.
  4. همچنین درست مانند اینکه بیان جملات مثبت به خودتان به شما کمک می‌کند تا اعتماد به نفس خود را تقویت کنید، عملکردتان را بهبود بخشید و مهارت‌های ذهنی‌تان را ارتقا دهید، تفکر منفی به این موارد آسیب می‌رساند. ذهن ناخودآگاه ما نمی‌تواند تفاوت بین واقعیت و تصور را تشخیص دهد! هر تصویری یا هر فکری را که به آن ارسال می‌کنید، به عنوان واقعیت می‌پذیرد. یک‌بار که یک تصویر یا تجسم را به مغز ناخودآگاه خود هدایت می‌کنید، آن 24 ساعت در روز کار می‌کند تا آن تصویر را به واقعیت تبدیل کند و برنامه‌ای برای تحقق آن افکار در زندگی شما طراحی می‌کند. بنابراین، گفتگوی خود را بسیار با دقت انتخاب کنید زیرا مغز ناخودآگاه شما هر آنچه را که به آن می‌فرستید، واقعی می‌پندارد. مثال‌ها: اگر در کودکی به شما آموزش داده شده باشد که پرواز با هواپیما بسیار خطرناک است، ذهن شما به طور خودکار هر بار که به پرواز فکر می‌کنید، ترس را برمی‌انگیزد. (حتی اگر کسی به شما بگوید که پرواز بسیار ایمن است، ذهن شما باور می‌کند و پیام ترس را ارسال می‌کند. شما باید مغز خود را دوباره آموزش دهید!!!) اگر مداوم بگویید «من در ریاضی بسیار بد هستم»، مغز شما یادآوری‌های فکری به شما می فرستد مانند «نمی‌توانم این کار را انجام دهم»، «این برای من خیلی سخت است»، «هرگز نمی‌توانم این را انجام دهم چون در ریاضی بد هستم».
  5. شما می‌توانید با گفتگوی مثبت خود، تفکر خود را دوباره آموزش دهید و تغییر دهید. در ابتدا آسان نیست، اما می‌تواند به طور واقعی زندگی شما را تغییر دهد.

خودگویی مثبت یا صحبت مثبت با خود چیست؟

صحبت مثبت با خود یک روش است که به ما کمک می‌کند وقتی در موقعیت‌هایی که باعث اضطراب می‌شوند قرار می‌گیریم، احساس بهتری داشته باشیم. این روش به ما کمک می‌کند به جای تمرکز روی فکرهای منفی، فکرهای مثبت داشته باشیم. این روش سه مرحله اصلی دارد: آماده‌سازی، مقابله و بررسی. . می توان این مراحل را به عنوان راهی برای درمان خودگویی منفی در نظر گرفت.

آماده‌سازی

قبل از اینکه وارد موقعیتی بشویم که برایمان سخت و ترسناک به نظر می‌رسد، می‌توانیم با استفاده از جملات مثبت به خودمان کمک کنیم:

  • "اینقدر که فکر می‌کنم سخت نیست."
  • "زمان زیادی طول نمی‌کشد و می‌توانم از پسش بر بیایم."
  • "دارم بهتر می‌شوم و باید اعتماد به نفسم را دوباره بسازم."
  • "اگر احساس بدی پیدا کنم، می‌دانم که زود از بین می‌رود و می‌توانم تحمل کنم."
  • "بهتر است که بروم، نگرانی کمکی نمی‌کند."
  • "شاید اگر بروم، خوشم بیاید."

مقابله

برای اینکه بتوانیم در موقعیت بمانیم و از پس آن بر بیاییم، می‌توانیم این جملات مثبت را به خود بگوییم:

  • "روی اتفاقاتی که می‌افتد تمرکز کن، نه احساست."
  • "این فقط اضطراب است؛ یک احساس ناخوشایند است اما به سلامتی من آسیبی نمی‌زند."
  • "روی کاری که باید انجام دهم تمرکز کن."
  • "می‌دانم که حالم خوب می‌شود."
  • "احساسات همیشه می‌گذرند."
  • "آرام باش و مثبت فکر کن."
  • "یک قدم در یک زمان."
  • "احساسات اضطرابی ناخوشایند هستند اما آسیب‌زا یا خطرناک نیستند."

بررسی

بعد از اینکه از پس کار بر آمدی، به خودت افتخار کن:

  • "از پسش بر آمدم."
  • "بهتر شدم؛ دارم پیشرفت می‌کنم."
  • "به خوبی انجامش دادم؛ دفعه بعد باید راحت‌تر باشد."
  • "می‌توانم به خودم افتخار کنم که دارم پیشرفت می‌کنم."
  • "این را خوب انجام دادم."
  • "اگر همین‌طور ادامه بدهم، خیلی خوب می‌شوم."

حتی اگر همه چیز طبق برنامه پیش نرفت، باز هم زمانی را صرف کن و موفقیت‌هایی که کسب کرده‌ای را مرور کن. هر قدم کوچک یک

مثال هایی دیگر برای خودگویی مثبت

  1. در زیر مثال هایی از خودگویی های مثبت که در موقعیت های مختلف کاربرد

    الف. آماده شدن برای استرس

    • قبلاً در این کار موفق بوده‌ام.
    • دقیقاً باید چه کاری انجام دهم؟
    • می‌دانم می‌توانم از پس هر یک از این وظایف بر بیایم.
    • وقتی شروع کنم، آسان‌تر می‌شود.
    • وارد می‌شوم و خوب خواهم بود.
    • فردا همه چیز تمام خواهد شد.
    • اجازه نمی‌دهم افکار منفی وارد ذهنم شوند.

    ب. روبرو شدن با چالش

    • مرحله به مرحله پیش می‌روم؛ عجله نمی‌کنم.
    • می‌توانم این کار را انجام دهم؛ همین حالا دارم انجامش می‌دهم.
    • فقط می‌توانم بهترین عملکردم را داشته باشم.
    • هر تنشی که حس می‌کنم، نشانه‌ای است که باید تمرین‌های مقابله‌ای خودم را انجام دهم.
    • اگر نیاز داشته باشم، می‌توانم کمک بگیرم.
    • اگر به ترس فکر نکنم، نمی‌ترسم.
    • اگر احساس تنش کنم، نفس عمیق می‌کشم و آرام می‌شوم.
    • اشتباه کردن اشکالی ندارد.

    ج. مقابله با ترس

    • همین حالا آرام باش!
    • فقط نفس عمیق بکش.
    • این تمام می‌شود.
    • ذهنم را روی همین لحظه و کاری که باید انجام دهم نگه دارم.
    • می‌توانم این را در حدی نگه دارم که از پسش بر بیایم.
    • همیشه می‌توانم با __ تماس بگیرم.
    • فقط به خاطر تصمیم خودم می‌ترسم. می‌توانم تصمیم بگیرم که نترسم.
    • قبلاً این شرایط و حتی بدتر را پشت سر گذاشته‌ام.
    • فعال بودن ترس مرا کمتر می‌کند.

    د. تبریک به خود

    • من موفق شدم!
    • کارم خوب بود.
    • خوب عمل کردم.
    • دفعه بعد نیازی نیست اینقدر نگران باشم.
    • می‌توانم اضطراب را آرام کنم.
    • باید این را به __ بگویم.
    • امکان دارد که نترسید.
    • فقط کافیست فکر کردن به ترسیدن را متوقف کنم.

    هـ. تأییدات

    • هر روز و در هر روش قوی‌تر و قوی‌تر می‌شوم.
    • با قلبی آرام وارد این روز می‌شوم.